زندگی خصوصی مهدی طارمی، مخالفت مادر با ازدواج پسرش با سحر قریشی
به گزارش دفتر آنلاین من، خبرنگاران: بچه بوشهر. خونگرم. کم حرف. بی سر و صدا. کمی شلخته. به قول خودش، کمی هم تنبل. همین بچه بوشهر امروز یکی از امیدهای اصلی میلیون ها هوادار فوتبال است.
به گزارش دفتر آنلاین من، حرف از مهدی طارمی است. فوق ستاره ایرانی پورتو. همین یکشنبه گذشته، او دوباره سفیر شادی بود. یک پنالتی گرفت، همان را گل کرد و گل دومی هم به ثمر رساند که عالی بود.
هفته گذشته هم حق مهدی را در لیگ قهرمانان خوردند. در اواخر بازی اتلتیکو، طوری به محوطه جریمه حریف زد که همه اروپایی ها هاج و واج مانده بودند. توپ مرده را تبدیل به گل کرد ولی با ناداوری محض آن را مردود اعلام نمودند. چرا؟ چون توپ در حالت نامتعادل و در حین زمین خوردن مهدی به خاطر تکل اوبلاک، به دستش خورد. خودش مکثی می نماید و می گوید: اگر گل من مردود هم بود، باید خطای دروازه بان اتلتیکو قبل از زدن ضربه را می گرفت. او من را زد.
به میزان زیاد درباره زندگی فوتبالی مهدی حرف زده شده. امروز می خواهیم ابعاد دیگری از زندگی او را برایتان بازگو کنیم. از این که خانواده اش بیشتر استقلالی هستند تا پرسپولیسی. از این که بیرون از فوتبال با چیزی که داخل زمین می بینید یک دنیا فرق دارد. چند برش جالب از حواشی و زندگی مهدی را مرور می کنیم.
بچه خیر
طارمی بچه دست به خیری است. در بوشهر، از در و همسایه هرکس مسئله ای دارد سر وقت خانواده او می رود. مهدی عاشق یاری کردن است و به خانواده اش گفته حتما به نیازمندها یاری نمایند. او هر سال بخش قابل توجهی از دستمزدش را صرف امور خیر و یاری به دیگران می نماید. مهدی تصور می نماید این موضوع در پیشرفتش نقش اساسی و مهمی داشته است.
دوران بازیگری
هیچ می دانستید او قبلا در یک فیلم بازی نموده. سال 96 او در فیلم عشق نیکان دقایقی بازی کرد. در این فیلم محسن بنگر و آرش برهانی هم حضور داشتند.
ماجرا به پسری مربوط می شد که عاشق مهدی بود و در نهایت به آرزویش یعنی تماشا او رسید. مهدی البته به خاطر آن کم حرف و خجالتی بودنش، به سختی پیشنهاد را قبول کرد: خب واقعا بازیگری کار سختی است و به قول معروف ما را بهر آن نساختند.
خانواده استقلالی!
خانواده طارمی اکثرا استقلالی هستند تا پرسپولیسی. خواهر و برادر او به شدت طرفدار رنگ آبی هستند نه قرمز. مهدی اما برخلاف آن ها از بچگی عشق رنگ قرمز بود و همواره سر دربی ها بدجور کری خوانی داشتند.
پدر طارمی هم استقلالی است ولی در ماجرای انتقال او به پرسپولیس، به آبی ها نه گفت. استقلالی ها حاضر بودند چک سفید بدهند ولی علی طارمی گفت مهدی خودش تصمیم گیرنده است.
انتقال مهدی به پرسپولیس آیا باعث شد خانواده اش پرسپولیسی شوند؟ خود مهدی چنین جوابی می دهد: مثلا سر دربی ها دوست داشتند سه بر دو استقلال ببرد ولی دو گل پرسپولیس را من بزنم!
شوخی بازیکنان
ماجرای انگلیسی یاد گرفتن مهدی هم جالب بود. او زمان زیادی گذاشت. در نهایت هم زندگی در خارج از کشور باعث شد تا او به این زبان مسلط گردد. بماند که سر زبان یاد گرفتن در اردوی تیم ملی کم اذیت نشد. بازیکنان با مهدی شوخی می کردند که از دم کلمات را غلط می گوید یا تلفظش درست نیست.
ماجرای مخالفت مادرش
طارمی خیلی خانواده دوست است. همواره برای پدر و مادرش احترام زیادی قائل است. معتقد است اگر به چیزی در زندگی رسیده به خاطر آن هاست. در ماجرای خواستگاری او از یک بازیگر سینما، مادرش ظاهرا مخالف ازدواجشان بود که مهدی اتفاقا به حرفش گوش داد. او به قول خودش همواره کوشش می نماید از شر و جنجال دور باشد ولی درخشش در پرسپولیس اتفاقا برایش حاشیه هایی داشت.
از شوخی های مجازی گرفته تا همان رابطه. به شکلی که حتی تصویری از آن ها در آتلیه هم منتشر شد که باعث شد مهدی شدیدا به دل بگیرد. او بعد از انتها آن ماجرا تصمیم گرفت کلا از رسانه ها دور باشد و به حاشیه های زندگی اش انتها دهد.
حالا تصویری که از مهدی در فکر همه هست، بازیکنی حرفه ای است که فقط و فقط با فوتبال و درخشش در تیتر رسانه ها دیده می گردد.
اگر زودتر کشف می شد
مهدی فوتبالش را مدیون پدرش است. وقتی بچه بود و خجالتی، دوست داشت در بازی حرفش را بزند. این بود که به تیمی رفت که پدرش مربی آن بود؛ تیم فوتبال صدا و سیمای بوشهر. آنجا بود که خودی نشان داد و رفته رفته توانست نامش را در رده های پایه مطرح کند و به تیم ملی نوجوانان برسد.
علی طارمی پدر مهدی همواره با حسرت درباره پسرش حرف می زند و می گوید: اگر مهدی ما زودتر کشف می شد، الان رئال مادرید بازی می کرد. به این بچه ظلم شد. من خودم را هم مقصر می دانم. حیف مهدی ما ولی باز خدا را شکر.
لجبازی یا قهر
هیچ می دانستید مهدی طارمی یک سال و نیم فوتبال بازی نکرد؟ او در سن 19 سالگی، درست در زمانی که می توانست به لیگ برتر بیاید و به تیم ملی برسد، به خدمت مقدس سربازی رفت.
اول کوشش کرد در فجر بازی کند ولی سازمان لیگ اعلام نمود انتقالش به این باشگاه به خاطر آغاز لیگ قانونی نیست. به همین دلیل به سربازی عادی رفت.
سال دوم سربازی اش که می توانست به یک تیم نظامی برود، تصمیم گرفت در همان پادگان به خدمتش ادامه دهد. این بود که او در اوج جوانی یک سال و نیم فوتبال بازی نکرد.
عاشق چیپ
توجه نموده اید مهدی طارمی در فوتبال اروپا پنالتی چیپ نمی زند ولی تا دلتان بخواهد، ضربه چیپ به گلرها می زند؟ نمونه اش همین گل دومش در بازی آخر پورتو بود. او به شکل حیرت آوری از فاصله میلی متری گلر حریف، توپ را طوری از بالای سرش رد کرد که روی خط دروازه فرود آمد.
با توجه به شدت حرکت گلر به نظر نمی رسید توپ وارد دروازه گردد ولی شد. مهدی می گوید عاشق زدن پنالتی چیپ است ولی به موقع. معروف ترین چیپ او هم مقابل النصر عربستان در بازی معروف لیگ قهرمانان بود که شادی جنجالی را به نمایش گذاشت و با دست حرکت خلاص را نشان داد.
شادی معروفی که خودش می گوید: سیاسی اش کردند ولی سیاسی نبود. من فقط فوتبالی خوشحالی کردم و جواب بازیکن النصر را به خاطر شادی بازی رفت، دادم.
حسرت بزرگ
در یکی از دربی ها مهدی طارمی یک ضربه برگردان فوق العاده زد. شوتی که با بدشانسی محض به تیر دروازه خورد. مهدی بعد از بازی گفت: حیف. تا حالا کسی گل قیچی برگردان در دربی نزده.
اگر به گل می رفت، در تاریخ ثبت می شد. حالا، چند سال بعد از آن حسرت بزرگ، نه در تاریخ فوتبال ایران که در تاریخ فوتبال اروپا و دنیا یک قیچی برگردان اسمی و معروف از مهدی، حک شده. گل به چلسی در یک چهارم لیگ قهرمانان اروپا.
پسر ساده
ساده هستم و ساده می مانم؛ این جمله مهدی در روزهایی بود که نامش سر زبان ها افتاد. وقتی کی روش اولین بار نامش را در فهرست تیم ملی قرار داد و ستاره ای به نام مهدی طارمی به دنیا آمد. در آن روزها پدیده های جوانی نابود شده بودند.
یکی مثل پیغام صادقیان. نگران بود که مبادا مهدی هم نابود گردد. اما او جلوی یک سری قوانین نانوشته را گرفت. هر چند یکی دو بار تا مرز نابودی رفت. طارمی همان روزها اما یک جمله داشت: من عوض نمی شوم. همین می مانم که هستم.
او می گفت: 20 سال است تیپ من همین شکلی است. بیرون از زمین هم آرام هستم. دوست دارم از حاشیه ها دور باشم. کم حرف می زنم. این کم حرفی را هم از پدرم به ارث برده ام. تازه من زیاد حرف می زنم. پدرم را ندیده اید.
کار جالب طرفدار پورتو
دو طرفدار پورتو دست به کار جالبی زدند. آن ها که شدیدا طرفدار مهدی طارمی بودند، بعد از بازی پورتو و موریرنسه که با گل ستاره ایرانی همراه شد، پلاکاردی رو کردند که به فارسی در آن نوشته شده بود: مهدی ژاکتت را به ما بده. طارمی که از این اقدام طرفدار جا خورده بود به سمت آن ها رفت و پیراهنش را داد.
منبع : وقت صبح
منبع: رکنا