معنی ضرب المثل فارسی؛ ماست ها را کیسه کردن
به گزارش دفتر آنلاین من، ضرب المثل ماست ها را کیسه کردن، به دوران حکومت ناصرالدین شاه مربوط می گردد و از شما دعوت می کنم با ما در خواندن آن سهیم باشید. با خبرنگاران همراه باشید.
تاریخچه ضرب المثل ماست ها را کیسه کردن
از زمان های قدیم، شخصی به نام کریم که به مختارالسلطنه معروف بود، مدتی به عنوان سرپرست نظمیه استان اصفهان خدمت می کرد و سفارت کشور انگلستان که در اصفهان واقع شده است در زمان قدیم به نام پارک مختارالسلطنه معروفیت داشت.
روزی ناصرالدین شاه به کریم خان امر می نماید به تهران برود و اوضاع آنجا را سر و سامان بدهد. او هم فرمان شاه را اطاعت می نماید و کوله بار خود را جمع نموده به تهران سفر می نماید.
به علت گرانفروشی در شهر مردم فقیر به ناچار دست به دزدی از مغازه ها می زدند و مختارالسلطنه در بدو ورودش به شهر این موضوع را متوجه شد و دستور داد تعدادی از آن ها را دستگیر و در مقابل چشم همه مردم تنبیه نمایند تا درس عبرتی برای دیگران گردد.
با اجرای فرمان کریم خان، دزدی ها پایان یافت و اوضاع شهر تهران کمی آرام شد، ولی هنوز مردم از گرانفروشی رنج می بردند.
روزی به کریم خان گزارش دادند قیمت فروش ماست در شهر به قدری بالا رفته است که مردم معمولی توان خریدن آن را ندارند و از او خواستند برای این مشکل راه حلی را پیدا کند. مختارالسلطنه هم دستور داد، هر کس در شهر تهران گرانفروشی کرد به شدت با او برخورد گردد.
بعد از چند هفته کریم خان تصمیم گرفت با لباس مبدل در کوچه و خیابانهای شهر گشتی بزند و اوضاع را از نزدیک جویا گردد. او در حال قدم زدن بود که چشمش به مغازه لبنیاتی افتاد. وارد آنجا شد و از فروشنده میزانی ماست طلب کرد. مرد فروشنده از هویت کریم خان آگاه نشد و از او پرسید چه مدل ماستی برایت بیاورم؟ مختارالسلطنه تعجب کرد و گفت مگر چند مدل ماست دارید؟ مرد فروشنده لبخندی زد و گفت انگار تازه به تهران آمده اید و از قیمت لبنیات اطلاعی ندارید. ما دو نوع ماست به نام های مختارالسلطنه و ماست معمولی داریم.
مختارالسلطنه که از حرف های مرد فروشنده در عجب بود از او پرسید که این دو ماست چه فرقی با هم دارند؟ مرد فروشنده گفت ماست مختارالسلطنه از کمی ماست و میزان زیادی آب درست شده و به قیمت مختارالسلطنه به فروش می رسد، اما ماست معمولی از شیر گاو گرفته شده و هیچ مواد افزودنی ندارد و به قیمت دلخواه عرضه می کنیم. حالا از کدام برایتان بیاورم؟ کریم خان بعد از صحبت های آن مرد از مغازه بیرون آمد و به افرادش که در نزدیکی او بودند، خبر داد مرد فروشنده را به صورت وارونه از جلوی مغازه اش آوزیان نمایند و ظرف بزرگ ماست را داخل پاچه های شلوارش نمایند. سپس به مرد ماست فروش گفت:
تا زمانی که تمام این ماست از شلوارت خارج نگردد به همین صورت آویزان خواهی بود تا از این به بعد جرات نکنی آب به ماست اضافه کنی و به نام مختارالسلطنه به مردم بفروشی.
از آن روز به بعد، تمام لبنیات فروش های شهر تهران از مجازاتی که مختارالسلطنه برای گرانفروشی و کم فروشی مشخص نموده بود ترسیدند و به سرعت همه ماست هایشان را کیسه کردند تا آب های آن خارج گردد و به دست مختارالسلطنه مجازات نشوند.
از آن دوران تا به امروز اگر کسی بترسد و تسلیم گردد ضرب المثل زیر را برایش به کار می برند:
ماست ها را کیسه کردن
منبع: کجارو / خبرگزاری مشرق / tebyan.net / yjc.ir